هشت مارس، روز جهانی زنان كارگر است. روز دوباره‌ زنده شدن و قیام زنان بر ضد سیستم بورژوازی سرمایه‌داری. مقاومت زنان در برابر ماشین‌های كاریست كه مسبب فقر و بیزاری زنان و كودكان هستند. در همان حال، هر چند كه ظهور صنعت و پیشرفت مداوم آن یك انقلاب قلمداد می‌شود و از آن به مثابه‌ی پیشرفت انسانیت جهت دست‌یابی به آسایش و زندگی راحت نام برده می‌شود، ولی به‌واسطه‌ی خط‌مشی سرمایه‌داری به شیوه‌ای ناشایست بر ضد انسانیت بكار بسته شده بویژه بر ضد زنان و كودكان.
زمانی‌كه در كارخانه‌ها ماشین كار نقش انسان را ایفا ‌كرد، دیگر نیازی به رنج انسان‌ها دیده نشد. مثلاً بهره‌ای كه یك زن در یك روز به‌دست می‌آورد، به اندازه‌ی كاركردن تنها یك ساعت ماشین كار بود. به همین دلیل سرمایه‌داران در راستای منافع خود به‌دنبال محصول اضافی در كار می‌گشتند و انسان را فدای منافع مادی خود می‌كردند. در نتیجه، زنان جهت محكوم‌كردن این برخورد، علیه سرمایه‌دارانی كه پایمال‌كردن حقوق آنان را روا می‌دیدند به‌پا خاستند. در یكی از این اعتراضات در سال 1857 در یكی از اماكن كاری زنان در شهر نیویورك، 129 زن محبوس و سپس سوزانده شدند كه می‌توان از این روز به ‌عنوان یک روز سیاه تاریخی نام برد. این واقعه، قیام بسیار مهمی را به‌دنبال داشت كه از معنایی تاریخی برخوردار است. از این روز به بعد فعالیت زنان گسترش یافت.
در سال 1907 اولین تجمع زنان به‌نام زنان انترناسیونالیست برگزار شد. در این روز از طرف "روزا لوكزامبورگ" پیشنهادی جهت نامگذاری این روز به‌نام روز جهانی زن ارائه شد. سه سال پس از آن یعنی در سال 1910 این پیشنهاد از طرف DYK مورد قبول واقع شد و روز هشت مارس به ‌نام روز زنان زحمتكش جهان نامگذاری شد. می‌توانیم بگوییم كه این روز به معنی قیام زنان در برابر زورگویی می‌باشد؛ و هر اندازه كه سیستم سرمایه‌داری قدرتمند هم باشد، در صورتی‌ كه در خدمت انسانیت نباشد، مورد مخالفت گسترده قرار می‌گیرد. این سیستم با تصاحب و استثمار دسترنج انسان‌های زحمتكش روز به روز خود را قدرتمندتر می‌كند و جامعه را به‌سوی مرگ سوق می‌دهد؛ این نظام، خود را خدای روی زمین می‌پندارد و تمام دنیا را ملك خود و خود را آفریننده‌‌ی تاریخ و زندگی می‌داند. چنین وانمود می‌كند كه تنها اوست كه توانسته زن را بشناسد و به او حق آزادی بدهد. می‌خواهد با این عملكردش انسانیت را گول بزند. حال آنکه با گرسنه نگاه‌داشتن جامعه، كودكان را در سنین پایین مورد بهره‌كشی قرار می‌دهد و زنان را به انجام كارهای طاقت‌فرسا وا می‌دارد و این باعث بوجود آمدن بحرانی عمیق در درون جامعه می‌شود. چنین وضعیتی موجب یكپارچه ‌شدن فعالانه‌ی زنان و وقوع واقعه‌ی پرمعنای زنان در هشت مارس شد كه راه را برای برگزاری فعالیت‌ها و كنگره‌های رسمی زنان در جهان گشود. از لحاظ ایدئولوژیكی اختصاص‌دادن یك روز از سال برای زنان جوابگو نمی‌باشد، باید تمام ایام سال برای زنان به روز جشن و فعالیت زنان جهت احقاق حقوق‌شان مبدل گردد و هر روز و ساعتی را به میدان فعالیت خود تبدیل كنند. چون برای رسیدن به آزادی فعالیتی دراز مدت و خستگی‌ناپذیر لازم است. باید هر روز برای زنان حاوی معنا باشد و روز جشن قلمداد گردد. فعالیتی كه زنان در روز هشت مارس انجام دادند امروزه به سمبلی برای زنان جهان تبدیل شده است.
و اما در تمامی زمینه‌ها راجب به حقوق زنان بصورت مرکزیت گرایی بوده است، و زنان خارج این محدوده و اقلیت‌های حاشیه‌ای، مخصوصا زنان کُرد فراموش شده‌اند.
شرایط سخت اقتصادی حاکم بر کردستان که به کرات دیده شده، سبب گردیده که زنان دوش به دوش مردان به کارهای تولیدی و معیشتی برای امرار معاش خانواده بپردازند. و نقش بسیار پر رنگی در چرخه‌ی اقتصادی و تولیدی داشته‌اند و به لحاظ سنتی دارای استقلال اقتصادی بوده‌اند، و در بازار کسب و کار سنتی و غیر صنعتی فعال بوده‌اند. و از طرف دیگر گفتمان مرد سالار حاکم بر جامعه‌ی کردستان نیز زمینه ساز ایجاد محدودیت‌هایی برای زنان کورد شده است. ‌در همان حال ورود مفاهیم مدرن و مدرنیسم به کردستان هم ماهیتی دوگانه داشته است. و گویی مثبت‌ترین و منفی‌ترین تاثیرات مدرن و مدرنیسم هر دو متوجه جامعه‌ی زنان است. دو راهکار مربوط به بر حذر ساختن از آسیب‌های مدرنیسم یکی فرهنگ سازی و دیگری بومی سازی است. فضای فرهنگی کوردستان، فضایی دو قطبی است بدین معنا که این دو قطب بیانگر دو سر یک پیوستار هستند، مشکلات فرهنگی عمیقی در بعضی مناطق کردستان وجود دارد که این مشکلات بیشتر مقدمه زنان آسیب پذیر می‌باشد. 
که می‌توان از قتل‌های ناموسی و کهنه پرستی، البته در روستاها و نه در شهرها نام برد.